فارسی بنویسیم، احمد سمیعی منتشرشده در نشر دانش، سال چهاردهم، شمارههای چهارم و ششم
بخش اول
زبان فارسی دچار عوارضی شده است. این عوارض از دو راه عمده به زبان ما راهیافته و آن را سقیم و علیل ساخته است: یکی از راه ترجمههای ناشیانه و دیگری از راه نوآوری کاذب و ساختگی.
در همهٔ مراتب زبانی، از آوایی گرفته تا بلاغی و هنری، ناهنجاریهای دلآزار به چشم میخورد که برخی از آنها حتی الگوهای بیان عواطف و افکار ما را دگرگون ساخته است یا به الگوهای بیگانه بدل کرده است. عناصر بیانی بیگانه چندان کاربرد پردامنه و شایع یافته است که در نوشتههای تألیفی و حتی در گفتار و محاوره، بیآن که به غریبه بودن آنها توجه شود، به کار میرود. کار به جایی رسیده که نزدیک است میان نسل گذشته و نسل امروز از حیث شمّ زبانی جدای افتد: آنچه را که پدران بیگانه یابند فرزندان آشنا بینند و آنچه برای پیران معهود و مأنوس است برای جوانان غریب و مهجور جلوه کند.
الگوهای بیانی بیگانه از راه رسانههای گروهی، بویژه صدا و سیما، به زبان مردم نیز راه یافته و آن را از صفا و سادگی و پاکی انداخته است. چیزی نمانده است که نسلهای تازه از شنیدن سخنان شیرن و جذاب و زنده و با روح و پرمایه و رنگین مادربزرگها محروم بمانند و ناگزیر شوند که با زبانی رنگ باخته، بینمک و بیرمق سر کنند.
برای آن که شمّ زبانی نسل جوان در جهت مطلوب پرورده شود و جوانان بتوانند با سلامت ذوق، سقیم و صحیح و عیب و هنر را بازشناسند، نشر دانش درصدد آن برآمده است که در هر شماره از مجلّه نمونههایی از عبارات معیوب و ناسالم را با پیشنهاد صورت اصلاحی آنها عرضه بدارد. این عبارات از کتابها و مقالههای تألیفی و ترجمهای و گفتارها و برنامههای صدا و سیما استخراج میشود و اثر قلم ارباب مطبوعات و مؤلفان و مترجمانِ هم سرشناس و باسابقه و هم تازهکار و نوچه است.
کوشش خواهد شد که شواهد مسطورهای از زبان امروزیِ شایع در نوشتهها باشد و بیشتر عیبها و نارسائیهای همهگیر را باز نماید.
در عرضهٔ مواد، ابتدا نمونه را میآوریم و در آن موارد اشکال را با حروف سیاه متمایز میسازیم و نوع اشکال را درون پرانتز ذکر میکنیم؛ سپس صورت اصلاحی را پیشنهاد میکنیم.
✖ سیّد را بیشتر از پیش در التهاب و نگرانی به خاطر ایران درگیر میکرد. (تکلّف و درازگویی: الگوی بیانیِ بیگانه)
✔ سیّد را بیش از پیش نگران سرنوشت ایران میساخت.
✖ اولین اقدامی که مینماید این است که شروع به نوشتن شبنامهها و نامههایی به عالمان و طلاب مدرسهها میکند. (درازگویی)
✔ اولین اقدام او نوشتن شبنامه و ارسال نامههایی به عالمان و طلاب است.
✖ اکنون میرفت تا نتیجه دهد. (الگوی زبانی بیگانه)
✔ داشت به نتیجه میرسید. / نزدیک بود به نتیجه برسد.
✖ تنها راه ممکنه (الگوی دستوری عربی)
✔ یگانه راه ممکن
✖ با انجام شش دیدار (حشو)
✔ با شش دیدار
✖ این بازی را به سود خود پایان داد. (درازگویی)
✔ این بازی را بُرد. / در این بازی برنده شد. / در این بازی پیروز شد.
✖ در استای جاودان سازی خاطرهٔ شهیدان. (نوآوری کاذب)
✔ برای حفظ خاطرهٔ شهیدان.
✖ مسئلهٔ همسرآزاری تاریخچهای دراز در طول تاریخ داد. (تعبیر پرتکلف)
✔ همسرآزاری سابقهٔ تاریخی ممتدی دارد.
✖ تا آنجا که اطلاعات نگارنده اجازه میدهد… (الگوی بیانی بیگانه)
✔ تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد…
✖ سه چهارم فیلمها زیر مخارج خودشان در اکرانِ اول تهران فروش داشتهاند. (الگوی بیگانه؛ زبان زرگری)
✔ رقم فروش سه چهارم فیلمها در دور اول نمایش در تهران کمتر از رقم هزینهٔ تولید آنها بود.
✖ جلد دوم توسط همین ناشر در سال ۱۳۶۹ منتشر شده است.
✔ جلد دوم به همت همین ناشر در سال ۱۳۶۹ منتشر شده است. [ناشر عامل نشر بوده است نه واسطهٔ آن]
✖ توضیحی به دست نمیدهد. (الگوی بیگانه)
✔ توضیحی نمیدهد. / چیزی را روشن نمیکند.
✖ میدید که اقوام ترک و مغول و بربر آشکارا درصدد به باد دادن دولتهای اسلامی هستند.
✔ میدید که اقوام ترک و مغول و بربر آشکارا درصدد امحای / نابود ساختن دولتهای اسلامیاند. [از آنِ خود را بر باد میدهند نه از آنِ دیگران را]
✖ آن شعله خاموش شد، اما پنج قرن بعد در لباس سیدجمالالدین از نو فروزان شد. (تعبیر نامناسب)
✔ آن شعله خاموش شد، اما پنج قرن بعد با ظهورِ سیدجمالالدین از نو فروزان گشت.
✖ کاهش پیشرفت. (تعبیر نامناسب)
✔ کند شدن پیشرفت. / کاهش آهنگ پیشرفت
✖ نیروهای سه گانهٔ ارتش بالاترین منزلت را در دفاع از میهن اسلامی به ثبوت رساندند. (فعل نامناسب)
✔ نیروهای سه گانهٔ ارتش در دفاع از میهن اسلامی بالاترین منزلت را احراز کردند. / به بالاترین منزلت دست یافتند.
✖ مواد زاید و زباله از طیف وسیعی برخوردارند. (الگوی بیگانه؛ تعبیر قالبی که از اکثریت استعمال بار معنایی خود از دست داده و ملالآور شه است)
✔ مواد زاید و زباله انواع بسیار دارد.
✖ موج جدیدی از مهاجران روسی به سوی فلسطین آمدند. (فعل نامناسب؛ رعایت نکردن مطابقت فعل و فاعل)
✔ موج تازهای از مهاجران روسی به جانت فلسطین روی آورد. / هجوم آورد.
✖ از… رنج بردن [الگوی بیانی بیگانه – souffrir (فرانسه)، suffer (انگلیسی)].
✔ دچار… بودن. / مبتلا به… بودن.
✖ خواستند برنامهای را دنبال کنند. (تأثیر ترجمه)
✔ درصدد اجرای برنامهای برآمدند.
✖ روند فزاینده و پرشتاب تورم اقتصادی. (تکلّف علمی کاذب)
✔ تورّم روز افزون اقتصادی.
✖ جرأت ریسک کردن. (واژهٔ بیگانه)
✔ جرأت دل به دریا زدن. / خطر کردن.
✖ مردم و سیاستمداران، بطور مساوی، از به کارگیری تغییرهایی که برای تضمین مزایای کلی درازمدت، هزینههای فردی کوتاهمدت به بار میآورد، اکراه دارند. (ترجمهٔ غلطِ equally یا egalement که در این بافت افادهٔ معنی برابری و تساوی نمیکند؛ تعبیر پرتکلف و نارسا؛ رعایت نکردن ترتیب مناسب اجزای جمله؛ کاربرد نادرست ویرگول آخر)
✔ مردم و سیاستمداران، هر دو، از بالا بردن میزان هزینههای فردی در کوتاهمدت برای تضمین مزایای کمی درازمدت اکراه دارند.
✖ به راستی میگفت که کار کردن بر روی مزرعهاش به کلی بیهوده بود (ترجمهٔ نارسا؛ مطابقت زمانی افعال به قاعدهٔ نحو زبان مبدأ و خلاق قاعدهٔ زبان مقصد)
✔ میگفت، و حق هم با او بود، که کار در این مزرعه به زحمتش نمیارزد.
✖ اخبار شروع به نشت کردن کرد. (الگوی بیانی بیگانه – شروع به… کردن – معادل نامناسب)
✔ اخبار رفته رفته به بیرون درز کرد.
بخش دوم
قصۀ تلخ و شیرین و دنبالهدار فارسینویسی را با شواهدی تازه ادامه میدهیم. این شواهد بیشتر مربوط میشود به خطاها و کجسلیقگیهای ناشی از عادت و مسامحه و تأثر از الگوهای بیگانه و احیاناً تکلف و هنرفروشی. شواهد ذیل عنوانهایی دستهبندی و اگر نکته یا نکتههایی بیرون از عنوان هم داشته افزوده شده است.
۱) «انجام» را به جای «انجام دادن» به کار میبرند که در مواردی اصولاً آوردنش یا درست نیست یا ضرورت ندارد.
✖ از انجام بسیاری هزینههای بیمورد و تکراری جلوگیری شود.
✔ از بسیاری هزینههای زاید جلوگیری شود (تعبیر «زاید» سادهتر از «بیمورد و تکراری» است.)
✖ در این طرح حیفومیل زیادی انجام شده است.
✔ در هزینۀ اجرای این طرح حیفومیل زیادی شده است. (در طرح حیفومیل نمیشود در هزینۀ اجرای آن حیفومیل میشود).
۲) «برخوردار بودن از…» را، که تکیهکلام و کلیشه شده است، بر تعبیرهای سادهای چون «داشتن» یا «دارا بودن» ترجیح میدهند و گاهی آن را در مواردی به کار میبرند که سخن از امری نامطلوب است نه مطلوب و مرغوب.
✖ با وجود طرحهای گوناگون عمرانی و اقتصادی و تلاشهای صورتگرفته، امّا هنوز شبکۀ ترابری بینشهری کشور از توسعۀ کافی برخوردار نیست.
✔ با آن که طرحهای عمرانی گوناگونی اجرا شده است هنوز شبکۀ ترابری بینشهری وسعت کافی ندارد/جوابگوی نیازها نیست. (امّا زاید است).
✖ بلندترین راهها میتوانند برخلاف بعد مسافت کوتاهترین راهها باشند به شرط اینکه از کشش ترافیکی برخوردار باشند.
✔ طویلترین راه، اگر کشش کافی داشته باشد، بهرغم بعد مسافت، چهبسا کوتاهترین راه باشد. (در اینجا، علاوه بر مسئلۀ برخوردار بودن، چند نکتۀ زبانی و بیانی دیگر وجود دارد: صفت بلند، برای راه بهکار نمیرود؛ مقصود از برخلاف بعد مسافت، بهرغم یا با وجود بعد مسافت است؛ ترافیکی حشو و زاید است؛ جمع بستن راه لزومی ندارد چون نوع آن مراد است نه تعدّد آن.)
✖ بهراحتی میشد جادهای احداث کرد که از امنیت کافی برخوردار باشد.
✔ بهراحتی میشد جادهای دارای امنیت کافی احداث کرد.
۳) به این معنی توجه نمیشود که هر فعلی با «حروف اضافه» یا گاهی «حرف اضافههای» معینی متمم میگیرد و این غفلت بهخصوص در عطف دو فعل خطای دستوری پدید میآورد.
✖ نظارت و افزایشِ ضریب امنیت جابهجایی کالا
✔ نظارت بر امنیت جابهجایی کالا و افزایشِ ضریبِ آن
۴) فعل را بیقرینۀ لفظی حذف میکنند.
✖ با امپراتور… دیدار و با وی به گفتوگو نشست.
✔ با امپراتور… دیدار کرد و به گفتگو نشست (با وی زاید است).
یا سادهتر: با امپراتور… ملاقات و مذاکره کرد.
✖ لایحۀ… در جلسۀ امروز شورای نگهبان مطرح و مغایر با شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
✔ لایحۀ… در جلسۀ امروز شورای نگهبان مطرح شد و مغایر با شرع و قانون اساسی شناخته نشد. (در واقع، حذف اگر به قرینه گرفته شود «مطرح» به معنی «مطرح نشد» خواهد بود نه «مطرح شد»).
۵) از ضمیر برای پرهیز از تکرار استفاده نمیشود.
✖ نویسندهای که موفقیتی به دست آورده گمان میبرد با این موفقیت وضع زندگیش عوض میشود.
✔ نویسندهای که موفقیتی به دست آورده است میپندارد که بر اثر آن وضع زندگیش عوض میشود.
✖ داستان ایوب پیامبر مربوط به مصیبتهای زندگی حضرت ایوب است و آزمایشی که این پیامبر در آن شرکت میکند.
✔ داستان ایوب پیامبر مربوط است به مصایب و محنتهای آن حضرت.
یا: داستان ایوب پیامبر مربوط است به مصایب آن حضرت و آزمایشهایی که از سر گذرانده است.
(از ضمیر برای پرهیز از تکرار اسم ظاهر استفاده نشده است؛ آزمایشی اعلام نشده بود که حضرت ایوب پیامبر در آن شرکت کند، مقصود محنتهایی است که آن حضرت دیده است و آزمایشهایی که از سر گذرانده است.)
۶) صفتهایی میآورند که مناسب موصوف نیست یا ساختگی است.
✖ در کشورهای توسعهیافته احداث جادههای سریع امری طبیعی است.
✔ در کشورهای توسعهیافته احداث شاهراههای پرکشش طبیعی است.
(سریع صفت مناسب جاده نیست؛ امر حشو و زاید است.)
✖ او همسایهای مهربان و شوهری سر به فرمان دارد.
✔ او همسایهای مهربان و شوهری گوش به فرمان دارد.
۷) به جای صیغههای گوناگون فعل، وجه وصفی به کار میبرند و گاهی این وجه وصفی را در جایی میآورند که میتوان فعل را به قرینۀ لفظی حذف کرد.
✖ برای آن که بتوانیم مشکلات آنها را درک کرده و به درستی قضاوت کنیم.
✔ برای آن که بتوانیم مشکلات آنها را درک و به درستی قضاوت کنیم.
۸) قواعد مربوط به مطابقت فعل با فاعل یا هماهنگی افعال را رعایت نمیکنند.
✖ در زمانهای که اقتصاد کشورها رشد جهشآسا به خود گرفتهاند، آشفتگی در شبکۀ ترابری کشور رخدادی است غیرقابل بخشش.
✔ در زمانهای که اقتصاد کشورها رشد جهشی یافته، آشفتگی در شبکۀ ترابری کشور نابخشودنی است. (رخداد زاید و غیرقابل بخشش ترکیب ناخوشی است.)
۹) جمعهای غیردستوری به کار میبرند.
✖ سعی میکنند که در اکثر موارد مخالفت کرده و نظراتشان در مقابل نظرات بزرگترها باشد.
✔ سعی میکنند که در بیشتر موارد مخالفت کنند و نظرشان در مقابل نظر بزرگترها قرار گیرد.
(نظرات جمع نظره است نه جمع نظر. به علاوه، جمع آوردن لزومی ندارد، چون نظر نوع خود را میرساند و یک یا چند در آن مستتر است؛ کرده وجه وصفی است- بیزمان، بیوجه، بیشخص ـ و نباید به جای کنند ـ مضارع التزامی، سوم شخص جمع ـ به کار رود.)
۱۰) رای زاید میآورند. (این رای زاید آفت روزافزون شده است.)
✖ زیر پیمان صلحی را امضا کردند.
✔ پیمان صلحی امضا کردند.
(زیر و را زاید و حشو است).
✖ تلاش او حاصلی را نداشت.
✔ تلاش او حاصلی نداشت.
۱۱) در بیان مطالب ساده و در نوشتههایی که مخاطب آنها عامۀ مردماند، بیضرورتی، تعبیرهای «علمی» میآورند.
✖ شبکۀ حمل و نقل نیز، در خدمت همین فرایند، رشدی ناهمگون و یکوجهی را در پهنۀ کشور داشته است.
✔ شبکۀ حمل و نقلِ کشور نیز به مقتضای همین جریان رشدی ناموزون داشته است.
(در بیان این مطلب ساده برای عامۀ مردم نیازی به آوردن تعبیر فرایند نیست؛ ناهمگون صفت مناسب مقام نیست، ناموزون بهتر و دقیقتر مراد را میرساند و بر «یکوجهی» بودن رشد نیز دلالت دارد).
۱۲) با تکلفهای نابجا بیان را از سادگی دور و ناخوشگوار میکنند.
✖ گروه دیگری که اکثریت مطبوعات معروف را تشکیل میدادند از محاکمۀ آنها حمایت کردند.
✔ بیشتر مطبوعات معروف طرفدار محاکمۀ آنها بودند.
(تشکیل دادن ـ ترجمۀ constitute ـ الگوی بیگانه است که عموماً به جای بودن بهکار میرود.)
✖ عکاس هنرمند ایرانی جایزۀ… را به خود اختصاص داد.
✔ عکاس هنرمند ایرانی برندۀ جایزۀ… شد.
✖ انطباق مصنوعی بین صهیونیسم سیاسی با یهودیت را نیز بهکار گرفتند.
✔ برای سوءاستفاده، صهیونیسم سیاسی را بهتصنّع با یهودیت یکی شمردند.
(انطباق لازم است نه متعدی و تازه منطبق شدن بر چیزی میگوییم نه با چیزی؛ به کار گرفتنِ «بهکار گرفتن» هم صورت خوشی ندارد.)
۱۳) به عبارتی بیان مطلب میکنند که خلل منطقی در آن دیده میشود یا ابهام دارد.
✖ خانوادۀ من، با این که افرادی تحصیلکرده هستند، امّا موقعیت سنی من را در نظر نمیگیرند و مثل یک کودک با من برخورد میکنند.
✔ خانوادۀ من، با آن که تحصیل کردهاند، موقعیت سنی مرا در نظر نمیگیرند و با من چنان رفتار میکنند که انگار کودکم.
(خانواده افراد نمیشود؛ من را نمیگوییم، مرا میگوییم؛ مثل یک کودک به که برمیگردد، به سخنگو یا به خانواده؟)